دکتر پریسا پارسامجد
دستیار تخصصی طب کار– دانشگاه علوم پزشکی تهران
انسان عصر حاضر در جریان سازگاری با محیط اجتماعی و شغلی خود ناچار است محدودیتها و فشار هایی را متحمل شود به نحوی که این فشارهای موجود در محل کار منجر به فرسودگی شغلی کارکنان شود.
فرسودگی شغلی به خستگی ناشی از فشارهای موجود در محل کار، نفس کار و همچنین علایم و حالات تحلیلی رفتگی قوا ، سرخوردگی و گوشه گیری در کارکنان گفته میشود.
فرسودگی شغلی، عواقب و هزینههای بسیاری بر سازمانها و کارکنان تحمیل میکند مانند تعویض مکرر شغل و محل کار (افزایش نقل و انتقالات) ، غیبتها و مرخصیهای فراوان ، افت کمیت و کیفیت کار ، تحت تاثیر قرار گرفتن سلامت روانی فرد ،کاهش کیفیت خدمت ارائه شده به ارباب رجوع و تاخیر در سلسله کارهای تخصصی و اداری و …
موارد استرس که در زندگی روزانه و زندگی اداری و شغلی افراد پدید میآیند عمدتا شامل ناکامی ( Frustration) ،اضطراب (Anxiety) و کشمکشهای درونی (Conflict) است که هر کدام از آنها به موانع و مشکلات گوناگونی بر میگردند “.رایج ترین تعریف فرسودگی شغلی مربوط به مازلاک و جکسون (۱۹۹۳ ) است که آن را سندرمی روانشناختی متشکل از سه بعد خستگی احساسی یا هیجانی (Exhaustion) ، مسخ شخصیت (Cynicism) و کاهش احساس کفایت شخصی(Inefficacy) دانستند.
۱ – خستگی هیجانی یا احساسی: به مثابه احساس زیر فشار قرار گرفتن و از میان رفتن منابع هیجانی در فرد قلمداد میشود . در این حالت ممکن است فرد بی رغبت و بی تفاوت شود و دیگر کار ، هیچ شور و احساس مثبتی را در او برنمیانگیزد.
۲ – مسخ شخصیت : پاسخ منفی و سنگدلانه به اشخاصی است که معمولاً دریافت کنندگان خدمت از سوی فرد هستند. در این وضعیت ، نگرش فرد فرسوده نسبت به ارباب رجوع منفی است . او تصور میکند در واقع ارباب رجوع یعنی «طلبکار» و به این ترتیب به پرخاشگریهای فعال ( کلامی و غیر کلامی ) و نافعال ( کارشکنی و تاخیرهای عمدی) رو میآورد.
۳ – کاهش احساس کفایت شخصی: کمشدن احساس شایستگی در انجام وظیفه شخصی است و یک ارزیابی منفی از خود در خصوص انجام کار به شمار میرود.
برخی از پیامدهای زیانبار فرسودگی شغلی عبارتند از :
اولین آسیب فرسودگی کاری عبارت از رنج بردن از فرسودگی بدنی Physical Exhaustion است. افرادی که از این عارضه رنج میبرند، اصولا دارای انرژی کم و دارای احساس خستگی بیش از حد هستند. به علاوه اینکه مبتلایان برخی از نشانه های فشار بدنی Physical Strain نظیر سردرد، تهوع، کم خوابی و تغییراتی در عادات غذایی را به طور فراوان گزارش میدهند.
افراد مبتلا به فرسودگی شغلی، فرسودگی عاطفی را نیز تجربه میکنند. افسردگی Depression احساس درماندگی ، احساس عدم کارایی در شغل خود و مواردی از این قبیل، همگی نمونههایی از فرسودگی شغلی هستند.
وجود نگرشهای منفی نسبت به خود، شغل ،سازمان و به طور کلی نسبت به زندگی نشانگر فرسودگیهای نگرشی هستند.
اغلب مبتلایان احساس پایین بودن پیشرفت و ترقی شخصی را گزارش میدهند.
یکی دیگر از پیامدهای فرسودگی شغلی کاهش عملکرد است که در آن فرد نمیتواند از تمام و قسمت اعظم توان، استعداد و انرژی جسمی و روانی خود برای انجام کارها استفاده کند.
فرد فرسوده تلاش برای یافتن مشاغل و حرفه های جدید دارد
از جمله پیامدهای دیگر فرسودگی شغلی میتوان به افزایش غیبت از کار و کاهش کارایی در کار اشاره کرد.
راههای بهبود فرسودگی شغلی:
کاهش و از بین بردن استرسهای موجود در محیط کار؛
حمایت خانواده ، دوستان و همکاران از افراد مبتلا به فرسودگی شغلی؛
تغییر شرایط کاری نامساعد و نامطلوب؛
استفاده از روش مدیریت زمان ؛
آموختن و استفاده از روشهای کارآمد برای انجام کارها؛
استفاده از روشهای خاص آرامش مانند آموزش نظامدار آرمیدگی یا ریلکسیشن، مراقبه و مانند آن؛
تغییر طرز فکر نسبت به کار و زندگی
خوشبینی و استفاده از خودگوییهای مثبت نسبت به خود و دیگران؛
شناسایی محدودیتها و پرهیز کردن از انجام کارهایی که توان ذهنی و جسمی لازم برای آنها را نداریم؛
توجه جدی به رفاه جسمی و روانی از قبیل تغذیه مناسب،ورزش و استراحت؛
توزیع کارها و کمک گرفتن از دیگران؛
شناخت و قبول تواناییها و ناتوانائیهای خود (پذیرش خود)؛
پذیرش واقعیتها و رها کردن آرمان و آرزوهای ناممکن؛
توسعه روابط دوستانه و صمیمانه با دیگران؛
انعطافپذیری در پذیرش دیدگاههای دیگران؛
پرورش حس شوخ طبعی و خندیدن؛
در صورت حل نشدن مشکل، استفاده از خدمات روانشناسی و مشاوره تخصصی .
نقش مدیران در پیشگیری از فرسودگی شغلی کارکنان:
مدیران باید امکاناتی را در سازمان فراهم کنند که مهارتهای افراد،بسته به موضوع کاری آنها افزایش یابد؛
مدیران باید افرادی را در سازمان به کار گمارند که نه تنها علاقمند به آن باشند. بلکه از ویژگیهای شخصیتی لازم برای انجام دادن درست وظایف شغلی برخوردار باشند؛
مدیران باید برای متصدیان مشاغل گوناگون دورههای آموزشی مناسب تشکیل دهند؛
به کارکنان بفهمانند که به یاد آنها هستند و برای این کار از مناسبتها بهترین استفاده را ببرند؛
مدیران باید شرایط خطر آفرین در سازمان را به حداقل برسانند؛
مدیران باید شبکههای ارتباطی را در سازمان بهبود ببخشند.